یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالى که خدا کامل کننده نور خود است ، گرچه کافران خوش نداشته باشند .


 
   

هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-3

   
 


 

 

صفحه اصلی

تماس با ما

استاد خوبان

مقالات استاد

شعور و ضد شعور

گالری تصاویر

نظر خواهی

لینک همراهان

نوشته های همراهان

مصاحبه های استاد

=> مصاحبه با نشریه هبدو

=> مصاحبه خبرنگاران با استاد-1

=> مصاحبه خبرنگاران با استاد-2

=> مصاحبه خبر نگاران با استاد-4

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-1

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-2

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-3

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-4

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-1

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-2

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-3

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-4

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-5

=> متن کامل مصاحبه مهم با استاد

=> مصائبه بی پرده-1-وراثت ائمه

=> مصاحبه بی پرده-2-الیه راجعون

=> مصاحبه بی پرده -3-هدف ادیان

=> مصاحبه بی پرده -4-حذف من

=> مصاحبه بی پرده-5-ظلم ستیزی

تشعشع دفاعی

ادبستان

معاندین

فرادرمانی

بینش در زندگی

متن کامل دوره دو

متن کامل دوره سه

 


     
 

خیلی ممنون استاد! تا اینها رو حلاجی کنم طول میکشه! - استاد محمد علی طاهری: بله بحث سنگینیه! اونم تلفنی ! امیدوارم تونسته باشم برسونم! - استاد سؤال بعدیمون اینه که اونهایی که توی شبکه منفی هستن، ادعا میکنن که میتونن توی خواب، ما رو احضار بکنن واز ما یه سری اطلاعاتی بپرسن، حالا صحبت اینه که ما که توی خواب، توی ارتباط که نیستیم؛ حفاظهامون هست منتها توی خواب فعال هست؟ فعال نیست؟ اینها میتونن احضارمون بکنن؟ بکِشند ...؟ - استاد محمد علی طاهری: ما اگر در خدمت شبکه(مثبت) باشیم، حین ماموریت باشیم، این کارها رو نمیتونن بکنن؛ برای همین هم ما اینقدر به امانتداری و رعایت اصول اصرار داریم! خب؟ که در واقع وقتی که ما محور وجودیمون، محور حرکتمون در خدمت شبکه مثبته. بنابراین هیچ کاری نمیتونن بکنن! ولی وقتی که متغیریم و اینور و اونور و ... و بعد میخواهیم «منِ» خودمون رو جلال بدیم و میخواهیم «منِ» خودمون رو بزرگ کنیم اینها دیگه حین ماموریت به حساب نمی آییم! اون وقت این کارها رو که اینها با افراد عادی میتونن انجام بدهند و واقعاً هم انجام میدهند! انگار زنده دارن [احضار میکنن]، خب؟ یکی از این مباحثی هم که الان توی علوم غریبه هست احضار زنده است! یعنی کسی که زنده است، احضار خودش، حالا باصطلاح اونها، احضار کالبدش، و احضارهای مختلفی رو دارند! بنابراین ما لازمه که حتما این شرط امانتداری رو رعایت بکنیم تا در معرض این مسایل قرار نگیریم و نتونند روی ما این کارها رو بکنند. - استاد! یه سؤال دیگه در مورد «اصلاح طبع نرم افزاری در بنیاد» در سایمنتولوژی، راجع به اونم یه توضیحی بفرمایین! - استاد محمد علی طاهری: من الان یه اشاره ای کردم به بحث بنیاد. بنیاد رو ما از اونور میاریم، از قبل میاریم، خب؟ یعنی یک طبع نرم افزاری داریم! یک طبع سخت افزاری. طبع سخت افزاری اینجا شکل میگیره مربوط به فیزیک ماست، مربوط به جسم ماست! و وقتی یه نفر به دنیا میاد بعداً با توجه به هیکلش و فرمش میگن این تیپ مثلا دمویه؛ صفراویه؛ سوداویه؛ بلغمیه؛ یا تیپهایی که در هند تقسیم بندی میکنند: تیپهای کافا، واتا ... یا تیپهایی که در روانشناسی تقسیم بندی میکنن در مورفولوژی به نام اندومورفی، مزومورفی، اکتومورفی! اینها از روی شکل و قیافۀ طرف مثلاً اگر یکی قد کشیده ای داره، مثلا میگن این مزومورفیه! یا مثلا اگر چهار ستونش پهنه و [...] اکتومورفیه! حالا به هرصورت اینها تیپ سخت افزاریه! ولی اون چیزی که ما میگیم مربوط به رفتاره، مربوط به درونه! خب؟ اون تیپ نرم افزاری یکی از اجزای بنیاد هست! و اینی که میاد، نوزاد چه رفتاری داره، چه چیزهای اساسی درموردش هست مثلا سکون پذیره یا تحرک پذیر؟ میل طلب است یا مثلا برتری طلب یا نمیدونم عزلت طلب؟ یا همونجوری که گفتم سکون طلب است یا باصطلاح فعالیت طلب؟ نمیدونم چجور چیزی داره، اینها بنیادیه! و از همون ابتدا در نوزاد، اینها شکل غالب پیدا کرده! شکل غالبی داره! خب؟ مثلا شما میبینید یه نفر از همون بچگی نا آرامه! خب؟ بزرگ هم که میشه همونه، نه اینکه اصلاً تغییر نشه! ولی معمولا بنیاد افراد چون روی او کار نمیکنن ثابته! ولی ما میتونیم چیکار کنیم؟ ما میتونیم طبق تعریفهایی که داریم، بنیاد رو باصطلاح، روی آن اصلاحاتی انجام بدیم، به سمت تعادلی ببریم که تعریف میکنیم. خب؟ و اون رو تنظیم بکنیم، اونو به یه شکلی متعادلش بکنیم که از افراط و تفریط هایی در بیاد بیرون! خب؟ همونطور که مثلا در تیپهای کافا، واتا، پیتا در این دوشاکا در واقع اونها هم یه چیزی دارن که ما بیاییم اینو متعادل کنیم، خب؟ دیگه طرف باید حواسش باشه چی بخوره چی نخوره! همۀ ذهن فرد میشه چی بخوره چی نخوره! و تا اینکه اینو متعادل بکنه. ولی ما اینو هیچ وقت نمیگیم چی بخوریم چی نخوریم! چون اون افرادی که میخوان با خوردن در واقع به یک سری چیزهایی دست پیدا بکنن با خوردن، نخوردن! اینا همه ذهنیتشون دیگه میشه همین چی بخورن چی نخورن! مثلا خام گیاهخوارها مثلا گیاهخوارها؛ دیگه محور ذهنیش میشه این ماجرای خوردنه! آیا اینو خوردم؟ آیا اونو خوردم؟ و همش میشه اون مسأله! خب؟ ما این تضادها رو نرم افزاری تنظیم میکنیم و زیاد ذهنمون رو درگیر این نمیکنیم و در اختیار این مسأله نمیذاریم. درست شد؟ حالا همونطور که میدونید توی اصولی که در سایمنتولوژی و فرادرمانی داریم ما کارمون عمدتا نرم افزاریه یعنی باید یه کاری از درون انجام بدیم: کاری ز درون جان تو میباید وز صرف شنیدن این گره نگشاید ما باصطلاح تابع این نظر هستیم و حالا افراد که براشون این استارت خورده حتما گزارشهایی دارند. نمیدونم شما برخورد کردید یا نه؟ حتما گزارشهایی دارن و این گزارشها نشون میده یک تغییراتی درونی در باصطلاح رفتارهای اونها اتفاق افتاده، یه تعادلهایی ایجاد شده، خب؟ مثلا اگه خیلی سکون داشتند، خیلی ساکن بودند حالا یکدفعه میبینن میل به جابجایی درونشون ایجاد شده! یا اگه قبلا خیلی تحرک داشتند، خب؟ الان یه مقداری میل به سکون پیدا کردند؛ مثل همون بحث کارمندها و بحث اونهایی که دنبال کار تدارکات و کارهای پویا هستند؛ مثل رانندگی، مثل خلبانی، کارهایی که پویایی داره. مثلا با یه کارمندی که فقط پشت میز دوست داره بشینه، و این دو جور کاراکتر مختلفه. - یکی هم استاد! این سؤال شده که، اونجا که میگن چرا تنها اومدی؟ برگرد با دیگران بیا بالا! اونجا کجاست؟ و طرف چگونه برمیگرده؟ - استاد محمد علی طاهری: ببینید! بحث اینجاست که الان فرضا توی بدن ما صد تریلیون سلول که هست، درسته هر سلولی داره کار خودشو میکنه! خب؟ ولی بدون ارتباط با دیگران معنا داره؟ ولی اگر از خود سلول بپرسین، ممکنه فقط خودشو ببینه! خب؟ یه سلول ناآگاه- مثاله البته! سلول که ناآگاهه، خودش هم شاید ندونه- و یک سلول ناآگاه فکر میکنه که فقط خودشه! الان یه آدم ناآگاه فکر میکنه که فقط خودشه؛ نمیدونه که یه پیکرۀ واحده یی هست! حالا اگه شما بیفتی مثل اینه که من افتادم! و یه جامعه یی که یه معتاد پیدا میکنه همه باید ضررش رو بدهند همه باید تاوانش رو بدهند! درسته؟ و بالعکس وقتی که مثلا یک نویسندۀ خوب توی یه جامعه یی پیدا میشه، یه شاعر خوب پیدا میشه مثلا حافظ که پیدا شده هممون داریم لذت میبریم! درسته؟ یعنی منافع وجودش، خب؟ به همه رسیده. خب؟ برای همین هم، توی بحث ولایت و بحث ولی، میگیم مثلا اینکه امیرالمومنین (ع) پیدا شده، همه بشریت داره ازش چی میکنه؟ بهره میبره و بهره برده! و گل سرسبد خلقت و اینها رو که میگیم از این زاویه است! خب؟ و یه ابن ملجم هم که پیدا شده، خب، باصطلاح، باعث سرافکندگیِ در واقع همۀ بشریته، خب؟ که یه خداپرست نادانی هم وجود داشته! و در واقع اینجوریه! هر نفری میتونه افتخار بشریت باشه! میتونه باعث سرافکندگی بشریت باشه! و در واقع اگر یکی سقوط کنه بقیه هم باید جبرانش رو باصطلاح داشته باشن! بنابراین اینجا توی بحث نجات، این نیست که من فقط خودمو بسازم! خب؟ من خودمو میسازم باید مراقب باشم شما هم سقوط نکنین! که نه تنها سقوط نکنین بلکه اگه چیزی میدونم به شما هم بدم! شما هم همینطور! این نیست که فقط شما خودتو باصطلاح، دستتو بذاری روی کلاه خودت، بگی من چی کار دارم! من که خودم الان بلدم! خب؟ « کُلُّکُم راعٍ وکُلُّکُم مسؤولٌ»! و درواقع، اینجوری نیست! مثل همون می مونه که بگیم منکه شکمم سیره، منکه بلدم، منکه درسمو خوندم، منکه...، خب بقیه چی میشن؟ بقیه هم یه حقی دارن که به گردن ما میفته! و در قالب زکات، الان ما باید زکاتمون رو بپردازیم، زکات آگاهی! خب؟ اینجوریه که هیچ کسی نمیتونه بکشه کنار! خب؟ حالا یک موقع در مورد ماله، میگیم: بیا آقا، من این پول رو دادم! ولی یک مواقعی درمورد آگاهی است! درمورد اون زکات خلقته! زکات علمه! زکات هوشه! زکات سواده! و این زکات آگاهی همینکه من، شما آگاه شدیم نسبت به دیگران مسؤولیت پیدا میکنیم که خب، اونها رو هم آگاه بکنیم. لذت بردیم بذاریم اونها هم لذت ببرن از این آگاهی! اگه خودمون بهره بردیم اونها هم بهره ببرن! اگر بگیم که: خب منکه لذت بردم دیگه حالا به من چه مربوط؟ این قضیه برامون کارمایی خواهد داشت! و باصطلاح اینه که پی نبردیم که ما سلول یک پیکره ایم! و در هر پیکره ببینید یک سلول خراب بشه، یک سلول سرطانی بشه، همه رو به خطر میندازه. درسته؟ یه نفر در یک جامعه یی معتاد بشه همه رو به خطر میندازه! قبوله؟ خب، بنابراین اینطوری هست که یک سلول باید بگه: خب من خودم که دارم چیز میکنم حالا در رابطه با بقیۀ بدن چه نقشی دارم؟ و باید خودش رو با بقیۀ بدن همفاز کنه! همراه کنه! وگرنه اگه تکثیرش بیشتر بشه میشه سرطانی! اگه تکثیرش کمتر بشه میشه تحلیل رفتن! و کل رو به خطر میندازه. بنابراین ما باید با کلّمون در چی باشیم؟ در ارتباط باشیم و همفاز باشیم! خب؟ -استاد! یه سؤالی هست که بچه ها نوشتند که چرا نمیشه حلقه یی مثل «اصلاح طبع نرم افزاری» رو برای بچه های کوچیک اعلام کرد؟ اونهایی که هنوز بچه اند و از همون بچگی باصطلاح، راحت میتونند خوب پرورش پیدا بکنن؟ - استاد محمد علی طاهری: خیلی از مسایل هست که مربوط به سیر و سلوک میشه یعنی مربوط به انتخاب میشه! شما انتخاب کردید که اصلاح کنید، خب؟ اگر هر بچه یی به دنیا بیاد، در دم اینش اصلاح بشه اونش اصلاح بشه، که این اصلاً ارزش نداره! این فاقد ارزشه! خب؟ ارزش در اینه که این بچه بزرگ بشه، خودش انتخاب کنه که مثلا فرادرمانگر بشه. حالا بعضیها در مورد فرادرمانی میگن مثلا به این بچه میگن لایۀ محافظ بدهیم، فلان کنیم بهمان کنیم! این ارزش نداره! ارزش در اینه که بزرگ بشه، یا مسخره بکنه یا انتخاب بکنه بگه میخوام! و خودش در واقع طالب باشه! «طالب بودن و طلب» خودش یکی از مهمترین وادیهاست! و هدف این نیست که هر نوزادی که به دنیا اومد، در دم تواناییهاش میزون بشه و بیاد، دیگه هیچ اشکالی نباشه. خب! اگه اینجوری بود که خود خدا این کار رو از همون ابتدا توی طرحش قرار میداد و ما مثل ملائکه نه خطایی میکردیم نه مشکلی داشتیم هیچ چی! این به درد نمیخوره که! خب؟ شاهد که سرکشی نکند دلفریب نیست فهـم سخـن به مردم دانا گذاشتیم و این مسأله ما اینه که ما از دل این مثبت و منفی انتخاب کنیم! خودمون انتخاب کنیم، اونم باید بزرگ بشه، ببینه بنیاد چیه؟ بعد تصمیم میگیره! شاید اصلاً نخواد بنیادش رو عوض کنه! ما چیکار داریم؟ ما حق این رو نداریم که بخواهیم در اونها دست ببریم! اونها باید خودشون انتخاب بکنند! فقط ما کمکشون میکنیم تا اون مرحله. یعنی مریض میشن باهاشون کار میکنیم درمان میشن، سواد بهشون میدیم، رسیدگی بهشون میکنیم، ما اینکارها رو انجام میدیم ولی هیچ موقع درمورد مسائل اعتقادیشون، مسائل دیگه، دخالت مؤثری نمیکنیم تا خودشون انتخاب کنند! در غیر اینصورت همه چیشون میشه ارثی! و میشه در واقع تحمیلی! و اینطوری میشه؛ در نتیجه اونها هم نه خودشون فهمیدن و نه در واقع به ثمری میرسه! ولی وقتی بدونن با [...] انتخاب کنن به تفکر واداشته میشن! و توی این تفکر به یه چیزهایی دست پیدا میکنن. -درسته! بله! دقیقا!

 
 

Today, there have been 15 visitors (16 hits) on this page!

 

 
ما سمیعیم و بصیریم و هوشــیم با شما نامحرمان مـا خامشـــیم چون شما سوی جمادی می‌روید محرم جان جمادان چون شـــوید از جمـــــادی عالـــــم جان‌ها روید غلغل اجزای عالـــــم بشـــــــنوید فاش تســــــبیح جمـــــادات آیدت وســـــوســــه تاویل‌ها نـــر بایدت This website was created for free with Own-Free-Website.com. Would you also like to have your own website?
Sign up for free