![](http://vena.128pro.net/img/5b1d9ada94bb.gif)
اساس نامه عرفان کیهانی: به طور كلی اعتقادات افراد را می توان به دو بخش تقسیم كرد : زیر بنا و رو بنا زیر بنا بخش اشتراک فکری همه ی انسان ها بوده و همان گونه که در بخش نظری و عملی عرفان کیهانی (حلقه) به اثبات می رسد همان شعور الهی و یا هوشمندی حاکم برجهان هستی است، که در این شاخه ی عرفانی مورد بهره برداری قرار می گیرد. روبنای فکری نیز شامل دستورالعمل ها ی ادیان و مذاهب و تعاریف و راه های مختلف رسیدن انسان به تعالی است، که آن نیز خود می تواند به دو بخش اشتراکی و اختصاصی تقسیم شود. در عرفان کیهانی (حلقه)، زیر بنای فکری انسان مورد بررسی اصلی قرار گرفته،در مورد روبنای فکری اشتراکی، تعاریفی پیشنهاد می شود و با بخش اختصاصی روبنای فکری انسان ها که شامل اعتقادات و مراسم و مناسک مختلف است، برخورد و مداخله ای صورت نمی گیرد. در این گفتار به تدریج ، اساس نامه عرفان كیهانی در قالب اصولی و طی دو بخش عمومی و اختصاصی جهت آشنایی و مطالعه بازدید كنندگان عزیز تشریح می گردد . در ابتدای سخن اصول عمومی و سپس اصول اختصاصی بیان می شوند . اصول عمومی عرفان کیهانی (حلقه) نوعی سیر و سلوک عرفانی است، که مباحث عرفانی را مورد بررسی نظری و عملی قرار می دهد؛ و از آن جا که انسان شمول است، همه ی انسان ها صرف نظر از نژاد، ملیت، دین، مذهب و عقاید شخصی، می توانند جنبه ی نظری آن را پذیرفته و جنبه ی عملی آن را مورد تجربه و استفاده قرار دهند.در تبیین این اندیشه، اصولی را برمی شماریم. عالم وحدت و عالم كثرت • اصل هدف از این شاخه ی عرفانی، کمک به انسان در راه رسیدن به کمال و تعالی است؛ حرکتی از عالم کثرت به عالم وحدت. در این راستا، همه ی تلاش ها برای نزدیکی انسان ها به یکدیگر صورت گرفته، از هر عاملی که باعث جدایی انسان ها و ایجاد تفرقه بین آن ها می شود، اجتناب به عمل می آید. • اصل عالم وحدت به عالمی اطلاق می گردد که ادراکی بوده، در آن انسان به درک تن واحده بودن جهان هستی می رسد. جهانی که همه ی اجزای آن تجلیّات الهی محسوب می شود. در این حالت، انسان خود را با همه ی اجزای جهان هستی در ارتباط و یکتایی می بیند. • اصل عالم کثرت به عالمی اطلاق می گردد که در آن، انسان ها از یکدیگر جدا شده اند، تا جایی که دنیای هر انسانی صرفاً محدود به خود بوده، خارج از خود را به رسمیت نمی شناسد و فقط به فکر خویشتن است و همه ی توجه او به حفظ منافع شخصی، زندگی مادی و زمینی اش معطوف می باشد. این روند، در انتها به در گیری با خویشتن منجر شده، تضادها ی فردی به اوج می رسد. در عالم کثرت، هیچ دو انسانی نمی تو انند یکدیگر را تحمل کنند
|