یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ می خواهند نور خدا را با دهان هایشان خاموش کنند در حالى که خدا کامل کننده نور خود است ، گرچه کافران خوش نداشته باشند .


 
   

مناظره با حجه السلام عابدینی-5

   
 


 

 

صفحه اصلی

تماس با ما

استاد خوبان

مقالات استاد

شعور و ضد شعور

گالری تصاویر

نظر خواهی

لینک همراهان

نوشته های همراهان

مصاحبه های استاد

=> مصاحبه با نشریه هبدو

=> مصاحبه خبرنگاران با استاد-1

=> مصاحبه خبرنگاران با استاد-2

=> مصاحبه خبر نگاران با استاد-4

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-1

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-2

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-3

=> هیچ کس نمی تواند کنار بکشد-4

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-1

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-2

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-3

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-4

=> مناظره با حجه السلام عابدینی-5

=> متن کامل مصاحبه مهم با استاد

=> مصائبه بی پرده-1-وراثت ائمه

=> مصاحبه بی پرده-2-الیه راجعون

=> مصاحبه بی پرده -3-هدف ادیان

=> مصاحبه بی پرده -4-حذف من

=> مصاحبه بی پرده-5-ظلم ستیزی

تشعشع دفاعی

ادبستان

معاندین

فرادرمانی

بینش در زندگی

متن کامل دوره دو

متن کامل دوره سه

 


     
 

مناظره با استاد؛ بخش پایانی - " فرادرمانی یک کشف است " (ناظم جلسه) : اگر اجازه بفرمائید توضیح مکمل را خانم دکتر بهار زاده بفرمایند. (خانم دکتر بهارزاده): البته من خیلی کوتاه عرض می کنم خدمت شما ، فکر می کنم دعوا مقدر بر سر عنب وانگور است یعنی وقتی که استاد حرف از وجود مجازی می زنند منظور از مجاز, وجود در واقع غیر مستقل است به عبارت دیگر ما معتقد هستیم که درجهان هستی تنها یک وجود مستقل و یک حقیقت وجود دارد، هر آنچه غیر از اوست تجلی اوست پس وابسته به اوست پس غیر مستقل است. حجت الاسلام عابدینی: پس نیست رو هم می شود گفت دیگر! (خانم دکتر بهارزاده): نه ، نه ، اصلا حجت الاسلام عابدینی: پس نیست رو ایشان گفته اند که خداست. (خانم دکتر بهارزاده): ببخشید یک بار دیگر اگر عنوان را بخوانید ما حقیقت ندارد ، وجود حقیقی ندارد. حجت الاسلام عابدینی: من عین عبارت را خوانده ام. (یکی از حضار): حاج آقا شما متوجه شدید منظور استاد چیه پس ما عوضش می کنیم ما به تمام کسانی که این جمله را گفته ایم هرکسی برداشت شما را هم کرد از او عذر خواهی می کنیم چون یک نفر هم تابحال برداشت شما را نکرده است. حجت الاسلام عابدینی: اشکالی ندارد اگر یک موقع شما به این رسیدید این متنی که نوشته شده اشتباه بود و بر می داریم عیبی ندارد. ما می گوئیم این قبول ما هم اسراری نداریم که ایشان خودشان بگویند نه بعد ما بگوییم که نه حتما این گونه است. استاد طاهری: شما پیشنهاد خود را بفرمائید ما در چاپ بعدی عوضش می کنیم ما برایمان مساله ای نیست. جلب رضایت شما بشود ما جمله را جابجا می کنیم اما مهم یک چیز است که شما بدانید که بر این چیز قائل نشدیم که چون مجاز است خوب خدا نیست! مهم این است که شما بدانید ما همه محور حرکتمان خداست . حجت الاسلام عابدینی: آقای مهندس ، تسلطی که شما نسبت به عرفان شاعران ایرانی و شعر شاعران ایرانی قائلید ، من این را اقرار می کنم به عنوان کسی که صحبتهای شما را گوش کرده ام تیز هوشی خاصی دارید خلاصه تسلط خوبی به خیلی اشعار داشته و بجا بکار می برید و در نوآوری و حرف نو زدن جرات دارید. ممکن است من قبول نکنم یا غلط باشد یا بشود آن را به چالش کشاند اما این یک جرات بسیار خوب است و ما می پسندیم ، برای ما اینجا ممدوح است و از این گونه نیروها کم داشته ایم. هم اکنون هم درصدد تخطئه شما نیستم از ابتدا هم عرض کردیم بحث در این است که بیاییم اگر یک موقعی یک جائی نقصی وجود دارد نقص را تکمیل کنیم شما یک جوری می گوئید که هر چه که شما می گوئید ما می نویسیم که این غلط است. و ما هم این گونه نمی خواهیم . نگاه کنید پایه عرفان خود را بر مبنای چه می گذارید که باید درحقیقت خودتان قبول کنید. (خانم دکتر بهارزاده): عذر می خواهم اجازه می دهید یک دقیقه فکر می کنم همین برداشت شما هم خطا می باشد آقای مهندس نگفتند که هر چه شما می گوئید ما می نویسیم بلکه صحبت بر سر این است اگر این عبارت به گونه ی است که چنین سوء برداشتی را ایجاد کند ما عبارت را به گونه ای اصلاح کنیم که این سوء برداشت نباشد و گر نه که ایشان به این سادگی دست از اعتقاداتشان برنمی دارند. حجت الاسلام عابدینی: خوبی این صحبتها این است که فیلم جلسه موجود هست و صحبتها ضبط شده است. (یکی از حضار): عین نقش شما را خانم دکتر بهارزاده ایفا می کنند و استاد می فرمایند که جمله را عوض کنید تا کسی شبه نکند اما کسی با دقت شما کسی تاکنون این کتاب ر ا اینگونه نخوانده است و من فکر نمی کنم کسی تاکنون یک چنین شبهه ای کرده باشد چون مطالبی را که شما می دانید را نمی دانند و متخصصینی که در دسترس استاد بوده اند این افراد بوده اند وسوادمان بیش از این نیست. (خانم دکتر بهارزاده): به نظر من رشد در همین اصلاح است یعنی اگر به دنبال حقیقت هستیم باید اصلاح را هم بپذیریم. استاد طاهری: ببخشید من هنوز نظر شما را نپذیرفتم ، که ما اشتباه گفته ایم اما آماده ایم که شما بفرمائید اگر این کلمه عوض گردد این از نظر شما درست می شود آنوقت ما ببینیم که چگون آن را درست کنیم . حجت الاسلام عابدینی: ما دلیلمان این نیست که یک کلمه جابه جا بشود . بلکه ما اعتقاد مان براین است که یک منظومه ی فکر است و این منظومه ی فکر در هر جایی خودش را یک گونه تجلی داده است. این طور نیست که یک مهره را عوض کنیم. خود شما هم به این معتقدید که این یک واحد است این طور نیست که کلمات را جا به جا کنیم . کلمات جنابعالی در جای جای مختلف یک کل است و اشکالاتی هم که من در جای جای مختلف کردم در راستای همان منظومه ی واحد است نه اینکه منفصل و جدا ی از جاهای دیگر باشند . نگاه می کنم و می گویم این در این جا این نتیجه را می دهد و در جای دیگر نتیجه دیگر را می دهد و این خطا اینجاست و آن خطا آنجا . استاد طاهری: حالا شما منظور ما را متوجه شده اید؟ حجت الاسلام عابدینی: طبق این کتاب یا این فرمایشات جلسه ؟ استاد طاهری: طبق مجموع توضیحات بنده. حجت الاسلام عابدینی: ما اگر قائلیم که جهان یک حقیقت واحده بیشتر ندارد و آن وحدت شخصی وجود است و ذات مظاهر است در نظام عرفانی و مظاهر یعنی ذات جدا نیستند این حرف همه ی عرفاست و حرف جدیدی هم نیست ثابت است . استاد طاهری: پس مشکلی نیست صحبت ما هم همین بوده ،حالا ما بررسی بیشتری می کنیم و من شخصا شما را دعوت می کنم که اگر قبول زحمت بفرمائید و ما این اجازه و جسارت را داشته باشیم در جلسات کمیته ی ما شرکت بفرمائید و ما خیلی خوشحال می شویم شما این مطالب را از نظر کارشناسی مختلف فلسفه و... مورد بررسی قرار بدهیم . نکاتی اگر دارد بررسی کنیم اما در واقع ما هم بتوانیم فکر و نیات خود را برای شما تشریح کنیم و به دنبال آن ببینیم چه باید بکنیم . (ناظم جلسه): اجازه بفرمائید من از یک نفر که بی طرف هست و می خواهد یک جمع بندی بیطرفانه داشته باشد دعوت کنم جمع بندی کند و بعد جلسه را به پایان برسانیم . (یکی از حضار): ببخشید من سوال داشتم ، عذرخواهی می کنم که در حضور اساتید مطالبم را عرض می کنم به عنوان چند سوال از جناب مهندس عرض می کنم: 1- آیا مسئله ی فرا درمانی تجربه ی شخصی شما بوده است؟ که به آن رسیده اید و درمسیر برهانی آن قرار گرفته اید و آیا آن را بر یک میزانی که آن را بسنجد که حق هست یا باطل سنجیده اند ؟ قطعا وحی نیست که لایعطیه الباطل من خلفه استاد طاهری: این کشف است . (ادامه صحبت یکی از حضار ): و در کشف, اعتقاد بر این دارید که ممکن است انحراف و بطلان و امر باطلی درآن بروز کند یک سوال بنده این است که آیا آن را بر میزانی عرضه کرده اید یا نه؟ چون در مقابل عرفان های سرخ پوستی و.... دیگران هستند و آنها هم می گویند عرفات است این مسئله شما هم یک عنوان عرفانی دارد. 2- شما خواسته یا ناخواسته درحوزه ای وارد شده اید که دو گروه حداقل برشما می تازند چون وارد حوزه های آنها شده اند در "فرادرمانی" دو کلمه هست فرا و درمان طبیعتا پزشکان به شما معترض می شوند که آیا در مسئله ی درمان شما نمونه ای داشته اید یا خیر؟ با آن علم تجربی است و ثبت می شود که بله آن این آقا درمان شد. اما عده ی دیگری هستند که به خاطر کلمه ی "فرا" وارد مقوله می شوند عرفا, فیلسوفان طبیعت و.. چون شما وارد این مقوله شده اید پس اعتراض به آقای عابدینی را من به جا نمی دانم که فرمودید ما فیای دارو و.. این حق مسلم ایشان به عنوان یک استاد فلسفه و عرفان و... است . 3- شما مبدع این مطلب هستید یا مجدد و ادامه دهنده هستید؟ اگر درمان را انجام می دهید باید بر آن مبانی پافشاری کنید. مبانی فلسفه آقایان فلسفه و عرفان و اگر هم مبدع این هستید که باید مبانی تان را ارئه دهید. استاد طاهری: مختصر می گویم که شروعش همین جاست . علت و درمان را هم توضیح دادم به دلیل اینکه وقتی می خواهیم این درمان را ارائه دهیم ما الان با جامعه ی پزشکی مشکلی نداریم و مسائلمان با آنها حل شده است. حالا افراد می خواهند بدانند این دو رشته ارتباطش با مسائل شرعیه و اصول اعتقادی ما چگونه است . که ما بالاجبار همه را توضیح می دهیم تا ببینیم این واقعیت درجامعه ی جهانی چه طور می تواند شکل بگیرد و اصرار داشته ایم در این 30 سال که پایگاه این فضیه ایران باشد و خوشبختانه به یک جایی رسیده است و توانسته ایم کسب حیثیت و آبرو را برای این داشته باشیم و باز هم از نظرات استفاده می کینم. (یکی از حضار): آقای طاهری منظورشان آقای عابدینی نبود از مافیای دارو بلکه معترضین را می شمردند. (یکی از حضار): یکی مثل شما ( آقای عابدینی ) به جای آنکه در یک کمیته ی علمی کتاب را نقد بکند در یک مجمع عمومی برای دانشجوها و دکترها صحبت بکند و بعد فیلم جلسات تکثیر بشود، این سوء استفاده همه را در پی خواهد داشت از جمله مافیای دارو، کسی توهین و جسارت به شما نکرد، شما از جایگاه علمی تان شاید سوء استفاده شده. استاد طاهری: حتی این تصمیم هست که تکه تکه فرمایشات و سوالات شما را بگذاریم و توضیحات من را هم کنارش بگذاریم، تکه تکه ! اما چون خوشبختانه این جلسه برگزار شد گفتیم از خود شما کسب اجازه کنیم و با توضیحات متعدد همه چیز را پاسخ بدهیم. علت اینکه اول جلسه گفتم من بگویم برای این بود که شما فکر کنید ما همچنین کار را کرده ایم شما فیلمتان را پخش کرده اید و ضررهای زیادی وارد کرده اید حالا ما داریم توضیح می دهیم. یک صحنه سوال شما – یک صحنه توضیح ما حجت الاسلام عابدینی: آقای مهندس من سوالاتم را بنویسیم و برایتان بفرستم روی سایت می گذارید؟ بعد آنها را جواب بدهید. استاد طاهری: بله (یکی از حضار): به شرط اینکه فیلم جمع شود. بالاخره چون فیلم در حال توزیع است ما هم باید فیلم تهیه کنیم. استاد طاهری: ما نمی خواهیم به اول جلسه برگردیم احساس قلبی من این است که یک ارتباطی پیش آمد و ما به یک دوستی رسیدیم به طوری که ما به احتمال زیاد شما را در بحث های خیلی دوستانه تر می بینیم. اول دوستانه به هم نزدیک بشویم بعدا نتیجه تحقیقاتمان را پخش کنیم . من خودم از این نتیجه راضی ام به خاطر الفتی که بین ما پیش خواهد آمد. حجت الاسلام عابدینی: آقای مهندس ، هرچه نقد شدیدتر باشد کسی که حرف زده باید خوشحال تر باشد حتی مغرضانه ! یکی از کارها اگر مورد نقد قرار بگیرد معلوم می شود که کتاب بی اثری نبوده و گرنه یک حرف بی اثر مورد نقد قرار نمی گیرد. پس این یک اصل است که شما خوشحال باشید که حرف مورد نقادی قرار می گیرد و هرچه قدر هم نقد جدی تر بود خوشحال تر باشید چون اگر دنبال برطرف کردن نقص باشید نقص برطرف می شود. اگر هم نه دنبال برطرف کردن نقص نباشید خود نقد باعث می شود این به چالش کشیده شود، افراد متنبه شوند. (یکی از حضار): اگر ناب تر باشد نسبت به جدل ؛ عالی تر است. حجت الاسلام عابدینی: من هر بار صحیبت می کنم می گویم اگر نقدی جدی دارید بگوئید بحث کنید. من اصلا از جلسه ای که یکطرفه باشد ناراضی ام. جلسه نقادی اش خوب است. انسان می خواهد رشد کند ما که نمی خواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم. استاد طاهری: تشکر می کنیم. ان شاء ا... بتوانیم در جمع گرمتری صحبت کنیم. (یکی از حضار): جای بحث همین جاست. خانم صدقی مقداری ناراحت بود که چرا اینطور بحث می شود گفتم بگذارید با بحث و گفتگو خیلی مسائل حل شود. استاد طاهری: به هر حال تشکر می کنم. (ناظم جلسه) : آقای دکتر حیدری صحبت کوتاهی دارند که اگر بتوانند جمع بندی هم بکنند بسیار خوب است. آقای دکتر حیدری ( از مرکز تحقیقات دین و سلامت ): مرکز ما ارتقای سلامت را پوشش می دهد. من خواهشم این است که کسانی که در این حیطه ی سلامت انسان می خواهند کار بکنند و کمکی کنند لطف کنند اول در این رشته وارد شوند. یعنی در حوزه ی پزشکی وارد شوند. چند وقت پیش من دعوتی داشتم که آقا مهندس موتور هواپیما بود و یک این چنینی بود و او به نتایج و مکشوفاتی رسیده بود, یک سری آیات قرآن را قبول و یک سری را رد کرد در صدا و سیما هم بازار بسیار گرمی دارد و کتاب هم می فروشد و مردم را به جای واقعیت به انحراف می رساند و فردا مسئول است و خدا از او خواهد پرسید که تو که تخصص نداشتی به چه دلیل در قران وارد شده ای و گیاه درمانی می کنی. همة مسائل را رد می کرد ماست را- دوغ را و ........ را رد می کرد. قران را نخوانده بود آن جایی که خداوند می فرماید "همه اینها را برای شما حلال آفریدم" این آقا باید موتور هواپیما بسازد، باید به سراغ رشته خود برود چرا در حیطة سلامت کار می کند؟ من از شما خواهش می کنم در حیطة سلامت وارد نشوید. اگر هم می خواهید وارد شوید برای خودتان و خانوادة خودتان چون اگر می خواهید وارد بشوید خدای نکرده جوان های آینده و نسل های آینده را ممکن است به انحراف بکشاند چون رشتة شما این نیست. حال اگر شما پزشک بودید من مخلص شما بودم اما الآن در دنیا کار تخصصی انجام می شود کسی که تخصص در هواپیما ندارد نباید هواپیما بسازد. اگر در پزشکی منی که پزشک نیستم وارد شوم واقعاً باعث می شود که .... / تجربه ای که من در 58-57 سال عمرم بدست آوردم این بود که آن کسانی که منحرف شدند و باعث انحراف شدند از کارهای غیر متخصصانه بود. اگر بخواهم از انسان صحبت بکنم باید حوزه بروم و تخصص کسب کنم. اگر می خواهم از سلول و بافت و مولکول و my uploading صحبت بکنم باید در رشته پزشکی در سلول و مولکول و آناتومی تخصص داشته باشم. نمی شود که یک شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و بگوییم که ای وای نکند این حرف خوبی باشد. الآن هم که دنیا دنیای تنوع خواهی است. لذا خواهش من این است که اگر تخصص دارید کارتان را ادامه دهید اگر ندارید آن را بپیچید و کنار بگذاریم. من به عنوان یک مسئول به عنوان برادر کوچکتر شما که 57-58 سال از خدا عمر گرفته ام من نمی توانم رشتة شما چیست اما اگر علوم پزشکی نیستید خواهش می کنم کتاب ننویسید، جزوه ننویسید درمان نکنید اسم آن را افراد درمانی نگذارید. من دوستانی داشتم که اعدام شده اند خیلی زحمت کشیده اند من کلاس های دکتر شریعتی را از کودکی می رفتم. علما و فقها و .... من شاگرد آقای مشکینی بودم و یاد گرفتم که یک مقلّد باشم خصوصاً در حوزة انسان- اگر در حوزة پزشکی وارد می شوید فرادرمانی نگویید درمان را نیاورید فراتفریحی بگویید فردا.... اما در حوزة درمان خواهش می کنم تخصص داشته باشید بعد وارد شوید. استاد طاهری: بنده اعتقاد کامل به فرمایشات حضرتعالی دارم بنده بازنشسته شدم به خارج از کشور می روم یا اگر در داخل هم باشم دیگر کسی با من کاری نخواهد داشت. کمیته پزشکی با یک شکل قانونی- کمیته سایمنتولوژی کمیته علمی، کمیته دین پژوهی و کمیته های مختلف موضوع را اداره خواهند کرد و از گردن من ساقط شده است. بحث های تخصصی از حالا به بعد با من نخواهد بود. برای ما دیگر بس است دوستان ما کار را بطور تخصصی ادامه می دهم. من کتابهایم را در خارج از کشور می نویسم و دورة بازنشستگی مان را می گذارنیم. سن من با یکی دو سال اختلاف به شما نزدیک است ما اگر دینی بوده ادا کرده ایم و اگر چیزی بوده که به جا بگذاریم به جا گذاشته ایم حالا اگر هم اشتباه کردیم، دیگر اشتباه کردیم ولی دزدی که نکرده ایم کتاب نوشته ایم. حال اگر پایمان را از گلیم مان درازتر کرده ایم پایمان را قلم کنند اما در تاریخ علم از این صحبت ها خیلی شده. مگر نیوتن تخصص داشته؟ مگر پاستور میکروب شناس بوده؟ مگر گالیله آسترفومیست بوده؟ مگر .... در تاریخ علم چه کسی تخصص داشته است؟ تمام کسانی که نقطه اثری از خود به جا گذاشته اند آن رشته قبلاً نبوده که متخصص آن باشند. حالا به هر حال ما هم جسارت کرده ایم در این وادی اما اگر تا به حال اصولی نبوده از حالا به بعد تخصصی جلو می رود اشتباه کردیم جبران می شود کمیته های مختلف به امید خدا جبران می کنند. اخیراً هم با برخی مراکز آکادمیک صحبت هایی شده و حالا که تحقیقات در ایران جان گرفته است. با نرفتن من هم موضوع سر سلسله و این چیزها کاملاً منتفی می شود و کمیته ها هم کاملاً قانونی هستند و مسائل را خیلی سیستماتیک از طریق مسائل علمی و پروپزال ها می توانند جلو ببرند. (یکی از حضار): من یک نکته کوچک را هم عرض کنم سؤال بنده این بود که شما مبدع هستید یا نه! صحبت های آقای دکتر حیدری همین است که اگر شما مبدع هستید این یک حوزة کاری خاص خودش را می طلبد مثلاً حالا که مطلب جدیدی را مطرح کردند و اگر ادامه دهنده هستید باید به میزان های سایرین متخصص در این دو حوزه عرضه کنید. (خانم دکتر...): در علوم تجربی ما یک از یک از کجا آورده ایم داریم که ایشان آورده در این حوزه دارند. ما پزشکان صحبت های ایشان را طبق نظر خودشان یافته های کشفی ایشان بوده را از قیف تجربه گذرانده ایم. با میزان میزان ای پزشکی! اینها مقاله شده است Case reaport است پایان نامه داریم، پروپزال با روش RCI داریم. یعنی مطلب را از ایشان گرفته ایم ولی به آن استناد نکرده ایم به تجربه استناد کرده ایم. بیمار را تحت فرادرمانی قرار داده ایم قبل از فرادرمانی پاراکلینیک را انجام داده ایم بعد از فرادرمانی هم پاراکلینیک انجام داده ایم شده است. آمده ایم پروپزالی با روش (RCT) خاص برونشکتازی ; با 34 نفر تحت فرادرمانی و 34 نفر گروه شاهد قرار داده ایم و نتیجة 91% مثبت گرفته ایم و این می شود تجربه. درعلم پزشکی آیا ما غیر از تجربه روش دیگری هم داریم یا نه؟ (یکی از حضار): این قسمت توضیح شما مشکل درمان را حل کرد اما باز هم بحث " فرا" باقی می ماند. (خانم دکتر...): در علم کلاسیک نیست، در انرژی درمانی نیست (هر چند که متا آنها را هم قبول داریم) اما این یک روشی است فرای بقیه به علت اینکه ارتباط شعور جزء است با شعور کل. (یکی از حضار): ایشان در بحث عرفانی یا مبدع هستند از باب کشف و قبول داریم که در کشف، باطل می تواند راه داشته باشد باید دست به عصاتر و با احتیاط بیشتری جلو برویم. (آقای دکتر حیدری): هر قانونی که به عنوان درمان در پزشکی مطرح می شود باید مراحل حیوانی و ...را بگذراند سپس قانونی شود جوان بدبخت ما مقاله شما را نمی خواند وارد یک حیطه می شود و جوان های ما دارند از دست می روند. یک قانون که می خواهد به عنوان قانون کل دربیاید و تجویز شود باید مراحلش را از روی مولکول و سلول و ارگان و حیوان و انسان و بعد برای NCBI برود در NCBI پزشکان جهانی هستند تجربیات را با هم جمع می کنند و .... (یکی از حضار): شما کمک کنید در این کار. (آقای دکتر حیدری): پس شما به این زودی آن را اعلام نکنید، کتاب نکنید. (ناظم جلسه): نظر جنابعالی (آقای حیدری) تا حدی که به علم تجربی مربوط است صحیح است ولی حد کسب دانش تجربی! اما مراتبی هست بالاتر از این! این مقدمات است این دانش باید به دانایی و خرد و اندیشه تبدیل شود که اینها مراتب دارد و با نظر جنابعالی که کارها باید حتماً تخصصی باشد خیلی ها با این نظر مخالفند و می گویند نجات دانشگاهها و آموزش عالی به تخصصی کردن است. یعنی از تخصص زدگی باید جلوگیری کرد تخصص خوب است اما تخصص زدگی بد است بنابراین باید حد اعتدال را در نظر بگیریم و خیلی هم از کانال باریک تخصص نگاه نکنیم چون انسان یک کل و سیستم است باید کل نگر هم بود اگر جزئی نگر باشد به خیلی از واقعیت ها انسان نمی رسد. تا اینجا مباحث خیلی روشنگر شدم نگرانی جناب آقای مهندس طاهری و حاج آقا را به حق می دانم ایشان (آقای طاهری) به عنوان نوآور اندیشه ای را مطرح کرده و مدعی است که می خواهد به دنیا عرضه بکند چه اشکالی دارد؟ با مبنای عرفان و آموزه های اسلامی! ممکن است در بیان این آموزه ها با دقتی که حضرات حج السلام دارند ایشان ممکن است نداشته باشد بالاخره پیش زمینه انسان ها افکار آنها را شکل می دهد ایشان از کیفیت صحبت کرد من احساس کردم که باید مهندس باشند. ولی حاج آقا از عرفان و فلسفه و مباحث این چنین استفاده می کنند پس پیش زمینه ی ایشان و تحصیلات شان در اندیشه ی ایشان اثر گذاشته است. مثلا من که مدیر یت خوانده بودم گفتم شما سعی کنید از حوزه ی کیفیت بالاتر بیایید تا دفاع از ایده تان – که منطقی هست –کاملتر بشود ایشان می فرمایند که اگر جاچ آقا و آقای مهندس و دیگران نظراتی دارند بنویسید درسایت وارد بشود و ایشان هم به صورت مکتوب از طریق سایت جواب بدهند و روشنگری کنند و اگر باز هم قانع نشدند می توانیم جلساتی برای روشن بیشتر مسئله و تفاهم بیشتر بگذاریم. به نظر بنده ایشان (آقای طاهری ) سعی کرده اند که از این آموزه ها یک مکتب نوبه دنیا معرفی کنند ویک استفاده ی کاربردی ازآن داشته باشند برای اینکه انسان ها خیلی محتاجند به درمان هایی غیراز درمان های رایج موجود که خیلی جاها کفاف نمی دهد .ایشان مبدع هستند ونوآوری هستند همیشه نوآورها مشکالاتی دارند ایشان دراول جلسه زیاد گفتند ومن حس کردم که بیش از انداز ه این مسئله را مطرح کردند اما بعدا دیدم حق با ایشان است چون زیاد مشکل داشتند از طرفی نوآوری هم مشکلاتی دارد بعضی ها نمی پذیردند ) (آقای دکتر کریمی): من برایتان اثبات می کنم این نوآوری نیست. الان وقتش را ندارم ولی برایتان در یک جلسه ی دیگر تمامش را می آورم که ایشان از کجا یاد گرفته و از کجا مطرح کرده. خواهش می کنم رفرنس اش را بیاور اسمش را نگذار نوآوری! (یکی از حضار): این را درسایت بنویسید ما جواب می دهیم . (آقای دکتر کریمی): من با سایت چه کار دارم ما الان در یک حضور چهره به چهره هستیم. این حرف جدید نیست این روش جدیدی نیست. (یکی از حضار): الان بفرمائید از کجا جعل شده آقای دکتر چون شما مورد اتهام قرار دادید من تمنا می کنم همین الان بفرمایید که این مسائل از کجا جعل شده و اثبات کنید. (آقای دکتر کریمی): جعل نگفتم! (یکی از حضار): شما فرمودید این نوآوری نیست یعنی تقلید کرده یعنی جعل کرده . (آقای دکتر کریمی): من رفرنس برایتان می آورم. من آدم الکی نیستم که حرف نامربوط بزنم ولی برابتان می آورم . (یکی از حضار): پس برچه مبنایی این راگفتند؟ (آقای دکتر کریمی): برمبنای دانایی خودم (یکی از حضار): چه دانایی ؟ یک جمله اش را بفرمائید. حجت الااسلام عابدینی: ببینید ایشان ( آقای کریمی ) ادعا می کنند که بگویید بیاورند نگویید غلط است همان طور که آقای طاهری ادعا می کند نوآوری است . استاد طاهری: اگر شما چیزی آوردید که نشان داد که مباحثی در این سالها مرود بررسی و درس قرار گرفته حرف شما قبول. اگر نیاوردید چه میشود؟ (آقای دکتر کریمی): آنوقت حرفم را پس می گیرم . استاد طاهری: فقط ؟! (آقای دکتر کریمی): پس سر مرا ببرید خوب است ؟ من حاضرم سرم را برای اینکار بگذارم ! حجت الااسلام عابدینی: آقای طاهری؛ اگر نتوانستند حرفشان ثابت نشده دیگر . (آقای کریمی): من یک انسانم ، حرف می زنم و ثابت می کنم و اگر نیاوردم عذرخواهی می کنم جلسه را برای مباحثه گذاشته اند نه اینکه یک نفر حرف بزند ایشان از همان ابتدا ادعا می کند که بنده مبتکرم و مخترعم و از طرف خداوند هم آمده ام ، دارد به اینجا می رسد. حجت الااسلام عابدینی: نه : ایشان ( آقای طاهری ) می گوید اینها کشفیات من است . (آقای کریمی): کشفیات را چه طور می شود ثابت کرد ادعاست دیگر! من هم می توانم بگویم غلط است! هر دو ادعاست. (یکی از حضار): پس درمان را چه خواهید گفت ؟ حجت الااسلام عابدینی: درمان دلیل نیست . دو هزار و چند سال هیئت بطلمیوسی جواب می داد و از اصل هم غلط بود . استاد طاهری: من برایتان ثابت می کنم که این خلط مبحث است .ما کارمان ر ا کرده ایم و راه دیگری را داریم باری خودمان طی می کنیم ولی شما هرگز ثابت نخواهید کرد. اگر شما مدرکی آورده اید که با توجه به مسائل تخصصی سایمنتولوژی یکی از مباحث مطروحه در دانشگاه بود من درحضور این جمع هر چه خواستید انجام می دهم و هرگز نخواهید توانست. (آقای کریمی): من هم می توانم از قرآن بیاورم هم از امامان هم از علما و بزرگان و فقها و دانایان ! (یکی از حضار): شما گفتید ایشان از جایی جعل کرده ! (آقای کریمی): نگفتم جعل کرده گفتم مبتکر نیست . استاد طاهری: موضوع حل شد که شما می فرمایید سابقه اش در دین ما هست . (آقای کریمی): هم سابقه - هم زمینه – هم مبانی و هم بیانش هست وهم اجرای آن ! (یکی از حضار): استاد عزیز ( آقای کریمی ) شما خدشه به مبحث علمی موضوع وارد کردید . استاد طاهری: ما داریم راجع به "فردرمانی" صحبت می کنیم شما ( آقای کریمی ) می فرمایید که 2000 سال قبل عیسی مسیح درمان کردند ما اصلا می خواهیم همین را به شما ثابت کنیم . (آقای کریمی): خوب ، اینکه اصلا چیز نو یی نیست. (یکی از حضار): آقای مهندس طاهری یک تفکری را ارائه کردند. کمیته ای پزشکی, علمی, قرآن پژوهشی عرفانی تشکیل دادند و این تفکر را به این کمیته ها عرضه کردند. کمیته ها روی آن کار کردند کمیته ی پزشکی ، عرفان و... کار کردند این تفکرات را حلاجی کردند هرجایی که شما فکر کنید می توانید به عنوان یک نقاد دراین کمیته ها وارد شوید و کمک کنید این تفکر به مسیر صحیح تر هدایت شود این کار را بکنید. تاکید می کنم صحیح تر و اعتقاد دارم چون مسیر را مسیر حقانیت و مسیرقرآن و اسلام و پیامبر و ائمه اطهار بلاشک می بینم و این را با گوشت و پوست و استخوان لمس کردم . حجت الااسلام عابدینی: اگر در کلام ما بی ادبی نسبت به هر یک از دوستان احساس شده بود یا صدایمان بلند شد و دوستان احساس جسارت داشتند عذرخواهی می کنم به خصوص از آقای مهندس که مخاطب کلام من بودند .

 
 

Today, there have been 24 visitors (26 hits) on this page!

 

 
ما سمیعیم و بصیریم و هوشــیم با شما نامحرمان مـا خامشـــیم چون شما سوی جمادی می‌روید محرم جان جمادان چون شـــوید از جمـــــادی عالـــــم جان‌ها روید غلغل اجزای عالـــــم بشـــــــنوید فاش تســــــبیح جمـــــادات آیدت وســـــوســــه تاویل‌ها نـــر بایدت This website was created for free with Own-Free-Website.com. Would you also like to have your own website?
Sign up for free